دنیای من

روزگار من

دنیای من

روزگار من

دلنوشته بهارانه من

پنجره غبارآلود سرد 
گویی گریسته بود
نگاه گرم من در تن سردش خشک شد
فریادها در دریای سکوت جان دادند
آسمان لباس ابر تن کرده بود
خاک به تکاپو آمده بود و 
گلها در طراوت روزها میرقصیدند
و همه منتظر آمدنش بودند 

و این یعنی بهار دیگر


شروع جدید با آغاز 1393

این روزها کتاب و مقالات علم سنجی می خونم

خیلی آرامش بخشه و لذت بخش

خدایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

خودت کمکم کن ارشد قبول شم 

کمکم کن بتونم تو حوزه مورد علاقه م محقق بشم

از روز اول 1393 تلاش خودم رو شرو کردم خودت کمکم کن ادامه بدم