دنیای من

روزگار من

دنیای من

روزگار من

کم و گزیده نگویم

ادامه حرفام

هفته بعد تولد علی ،تولدت دانی (دانیال) خاله و باز کردن گچه پامه

عاقا خوشحالم ...

چقدر برنامه داشتم

برم کلاس نمایه سازی دکتر نوروزی

برم کلی مقاله از پایگاهها بگیرم

البته من که برم تهران میمونم حتی تابستون

این سه هفته درگیری با مقاله ها و تماس دوستان و مهمتر از اون استادام

من رو از تنهاییم کلی دور کرد :-)

باید برای برنامه تحصیلی بعدیم بعد از امتحان ها روند مصمم  و شاید فشرده تری پی بگیرم

تنهاییم و خودم بودن و خودم و دغدغه هاییمثه خواهرام و دوستانمو رو ندارم میتونم راحتتر به هدفم فک کنم

مطمینم که می تونم :-) و نباید از تصمیمم دست بکشم

در ضمن می خوام خودم بودن رو تمرین کنم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد