دنیای من

روزگار من

دنیای من

روزگار من

شعر جدیدم

چشم را بر هم زدن سودی نباشد

که دنیا و زمانش دست من نیست.

جهانی از لغات مهمان قلبم

سکوتی از صدا ویرانگرم نیست.

چه بر کاغذ کشم طرحی ز رویا

چه در قلبم نوازم تار مهری

سکوت و مهر بی حد نگاهش

به من گوید که پایان سخن نیست.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد