دنیای من

روزگار من

دنیای من

روزگار من

سلام به همه مخاطبای یک روز زندگی من.

روزهای ارام حالا به روزهای معمولی تبدیل میشن

خیلی نگرانی های عجیب غریب دارم

امیدوارم مثل روزی که امتحان گواهی نامه قبول شدم 

روزی که امتحان زبان عالی دادم هم برسه

خدا جون رو سپاس می گزارم

خدا واسطه ها ش رو دست به کار کرده تا من پیش برم

خانواده م 

اکرم

دوست خوب و مهربونم و ارومم


مبارک

سال 87 که یک جمعه سرد زمستونی برای آزمون کانون قلمچی به مدرسه فدک رفته بودیم

یادمه من و الناز و زهرا که الان هر کدوم جایی هستیم و مشغول کاری هستیم داشتیم دنبال پرسشنامه و پاسخنامه می گشتیم

که صدای سوسن سمیعی و نسیم توکلی به گوش رسید که ولنتاین شده تا امروز که خانم یعقوبی با لبخند مهربونش گفت شیما روز ولنتاین مبارک باشه

خنده ام گرفت .نه سال از روزها گذشت و حالا گذشتنش هیچی، که تا امروز واقعا نمی دو.نستم ولنتاین چه روزیه

البته دوستنش هم فرقی به حال من نمی کنه

چون کسی رو ندارم تو زندگی واقعی و عاطفی م که بخواد بهم حتی یک مسیج بده

مثل عید های مختلف، شب یلدا و مراسم عاشقانه مختلف

ولی امروز کارهام رو پیش بردم و دفترهای خوشگل خریدم

شب هم بعد کار می رم که نکات جدید یاد بگیرم

خودش کلی ارزشمند

من ولنتاین رو با تنهایی خودم خوش می گذرونم

تنهایی من

چند روز به ارامی گذشت

هرچه می گذره من در تنهایی بیشتر غرق میشم

دوستم خوب و مهربانم که شناختی رویش ندارم  هست و

گه گاهی به پروفایل و نوشته های من سر میزند و پیامها را میبیند و می خواند

نسبت به خیلی ادمها در اطرافم  کاملا بی خیال شدم... خیلی حساس م درست اما

تمام آنهایی که در ارتباط با آنها هستم و شاید از آنها انتظار هم دارم همچون سابق با بی اهمیتی می گذرند

مهم نیست

وقتی در اولویتهای زندگی کسی نباشی

اصلا بود و نبودت اثری در چرخه زندگی عادی و عاطفی عزیز های زندگی ت نداشته باشه


بهتره اصراری نکرد و در تنهایی خود ارام زندگی کرد 

بابا احمد من...رویای صادق و مهربان من ....سنگ صبور و متحمل بار احساسات من دوستت دارم


خدا با من هست

بالاخره بعد از گذر از فراز و نشیب های بسیار

بابا عمل خوب و موفقیت آمیزی داشت

خوشحالم که دوستان و همکاران خیلی مهربون دارم

که بسیار برای سلامتی اش دعا کرده بودن

ممنون خدا جونم

این روزها دل مشغولی هایم کمتر شد

مونده نمره زبانم که باید تا خرداد بگیرمش

و بعد هم پروسه تحصیل

خدایا می دونم که می تونم در اولین امتحان مدرک آیلتس مورد نظرم رو بگیرم

مطمینم که کار تحصیلم همونجایی که می خوام آماده میشه

تمام دردسرهایش را به جون می خرم

خوشحالم که دغدغه عاطفی من به یک روال آرام و بی دردسر تبدیل شده

یعنی سکوت دوستم عادی شده

مثل پیام دادن های روزانه من برای او

ترسی ندارم از آینده ای که پر  از علامت مجهول x هست

هرچه رخ بده به نفع من هست

امیدوارم و از خدا می خوام که این احساس که پاکی و صداقت به همراه داره

با خوشحالی ادامه داشته باشه

Related image

محتاجیم به دعا

نمی دونم چرا خدا ما رو اینجوری امتحان می کنه

واقعا خدایا این همه صبوری در کدام حفره ی مغزی ما گنجانده شده که 

ما رو در تنشی اینچنین قرار میدی

هنوز  ضرب شلاق تصادف مهسا و ضربه مغزی شدن دانیال تاول زده و زخمی چرکین 

بر گرده خمیده قلب تک تکمان داره

خدایا با بابا اینجوری نکن

خدایا آغوش تو چنان پهنا و وسعت وصف ناشدنی داره که پدر من رو خیلی خوب و آروم می کنه

اگر واقعا سلامتش رو می خوای

اگر حقیقتا میخوای ما شادابی و تندرستی ش رو بعد شانزده سال ببینیم 

کمک کن عملش با سلامت صورت بگیره


هرکس این پست رو می خونه برای بابام دعا کنه