برف را این سرنوشت ما چنین گردد سفید؟!!
برف در جشن طبیعت هیچ می رقصد چنین!!؟؟
دل بسان آسمان جشنی به جان دارد ببین
چشم و گوش و دست و پای جان برقصد در زمین
ای خدا، ای خالق دار و درخت
ای خدا، ای آشنا بر قحطی و سرمای سخت
هیچ دانی آسمان آبی سنگین دل و بی مهر و سخت
از تب سوزان عشق سرزمین خشک بی دار و درخت
سخت می بارد که داغ او کمتر کند، شادی آرد، مهر به دل افزون کند
شایدش جشنی به دل دارد که بیند مردمان خوشحال و مست
پای کوبان دست به دست هم برقصند مست مست
آسمان ای مادر پر مهرما
گرمی آغوش سردت، شادی آرد بهر ما
این همه مهر و عطوفت می شود سر لوحه مان
تا که عشقی آتشین هیچش نسوزد جان ما