دنیای من

روزگار من

دنیای من

روزگار من

سرم ببر و خونم بریز ای غم جلاد

کجای این زندگی هستم

به کجا میخوام برم

اصلا زندگی مرا به کجا می برد، قبل از مرگ

امروز حال من به سیم آخر زد و مثل بچگی که 

تنها راه آزاد شدن از بند اسارت غم، گریه کردن بود

گریه کردم..شاید بخاطر استرس راه،

نمیدونم تغییرات جسمی چی،

گیجم 

ای کاش زودتر بگذره ...

ای کاش دکتر امینی راه حلی برایم داشته باشه

ای کاش زودتر تمام شه این لحظات 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد