دنیای من

روزگار من

دنیای من

روزگار من

تنهایی من

امروز از تنهایی گفتم دوست دیرینه ای که این روزها مثل دوست پسرها برای دخترها، نیاز من هم رفع میکند، تنهایی  سینما میرم، تنهایی کافه و رستوران میرم، تنهایی خرید میرم و خودم رو در اینه میبینم و با نگاهی می گم خوبه یا نه بده. تنهایی پارک قدم میزنم...لعنت به بحران ۳۰ سالگی، که دلم را تنگ خیلی چیزها کرده 

ولی دوست داشتن دوستی هیچ دخلی به این دوست ۲۰ و اندی ساله نداره.. من او را دوست دارم و دوست داشتنش به من انرژی مثبت میده.. این روزها دلم برای حضور و بودنش تنگ شده... 

خلاصه تنهایی، شخصیت فرعی من هست.. من چه منبع انرژی فعالی هستم ... ولی دلم برای دوستی تنگ شده .. خدا هم خوب بخاطر سفیر عشق من داره من رو هم در رها کردن به حال خود من را هم پرورش میده ... ولی خدایا بهم زنگ تفریح بده خواهشا 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد