دنیای من

روزگار من

دنیای من

روزگار من

دوستی با دوستان

چند هفته است که تجربه جدیدی را برای خودم ساخته ام. هیچ چیز تغییر نکرده و به من نشون میده که علاقه ای که به محبوب دارم فارغ از فضای مجازی و واقعیه.

این مدت ارتباطم رو با دوستایی که اسم دوست صمیمی روشون نمیشه گذاشت حفظ کردم.  دلم برای محبوبم تنگ شده و یادش کردم اما دلم هوس پیام دادن بهش رو نکرده. 

در این مدت یه آقای مشکوک تو لینکدین فالو کرد. منم با برخلاف حالت معمول که هم هم رشته و همکارها رو اد می‌کنم، اون رو پذیرفتم تو نتورکم. اما دیدم سعی به تعامل دوستانه داره که برای من تهوع آوره . دیگه اشتیاقی به آشنایی با هیچ مردی به مسیر غیرکاری و تحصیلی ندارم. محترمانه و رسمی جوابش رو دادم. فک کنم عکسش ده پونزده سالی بزرگتر میزنه و دنبال دوست خوبی هست که کلی باهاش حرف بزنه. مسیر اشتباهی رو رفت چون من شنونده فعالی نیستم. اما جالبه اسمش و مشخصاتش مثل یه روزنامه نگاره که 2015 مرده. خلاصه ریمو کردمش، انگار یه بار بزرگی از رو شونه هام برداشته شد. تو روزهایی که حال هیچ کس فارغ از باورهاش خوب نیس، به هیچ تعامل ناشناسی تو فضای مجازی خوشحال نمیشم. 

اما خوشحالم که با دوستام به روشی که خودشون دوست دارن، ارتباط برقرار می‌کنم. هم اونا در آرامش بیشتری هستن و هم من ..