ناراحتی تمام وجودم در لحظه ای گرفت. می دانستم مردی که در دهه دهم زندگی اش قرار دارد، تصمیم گیر زندگی خود است. خوب و بد تصمیم هم با خودش. اما دلم برای زنی می سوخت که 60 سال تمام با تمامی پستی و بلندی های زندگی مرد ساخته بود و عفت و محبت و خانمی اش زبانزد بود. اما اکنون حتی مرد صبر نمی کند که کفن این خانم خشک شود. موقع مرگ زن فکر می کردم از درد و رنج خلاص شده و در آن دنیا فرصت دیدن پسر عزیزش را دارد که چهل سال از مرگ اجباری او می گذشت. آنقدر که حس ناراحتی برای ز ن در اواخر عمرش داشتم و رفتار عجیب پیرمرد که آرزوی مرگ زن را داشتف برای مرگ زن ناراحت نبود. خدا رحمت کند این زن را