دنیای من

روزگار من

دنیای من

روزگار من

باور من

این روزها منم و اهدافم.. بهش فکر می کنم استرس نمی گیرم. یا اگر استرس داشته باشم دنبال راه بهتر می گردم براش.

من بر خلاف دوستی جان که یه جور رفتار می کنه که تمام امور در اولویت بالاتری نسبت به احساساتم و عشق هست، به اونم گاهی فکر می کنم. متوجه کم رنگ شدن حضور اونم در چند روز پیش شدم. عادت کردم به این دو ر بودن ها، 

من که نفهمیدم هدف اون از مراقبت ارتباط مون چیه. همه ش فکر می کنم نهایتا براش به دوست داشتن و حتی ببینمش هم به غریبگی و سردی همین تعامل برخورد کنه. 

تصمیم به رسیدن به اهداف م رو دارم.همون چیزی که تو سر همه مون برای زندگی وجود داره‌.

این چند سال فهمیدم برای رابطه دو طرفه تقلا کردن از یه جایی بیهوده ست. دوستی هم اگر صلاح دید و فکر کرد میخواد تعامل سازنده باشه می‌تونه وقت بذاره. اگر همه حلقه دوستاش براش مهم بودن و حتی برای زندگی مشترک یا حتی داشتن یه پارتنر خواست از دوستاش انتخاب کنه. من بهش احترام میگذارم و کنار می رم. اگر هم برای داشتن من در زندگی ش خواست تلاش کنه، من بهش احترام میگذارم.. 

خدا رو شکر که خدا رو برای هدایت و پیش روی دارم .. بودن همراهی که ویژگی های مثبت داره، زندگی م رو بهتر می کنه، اما اگر نباشه هم مثل الان باز تنها میرم جلو.. 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد