چند روز به ارامی گذشت
هرچه می گذره من در تنهایی بیشتر غرق میشم
دوستم خوب و مهربانم که شناختی رویش ندارم هست و
گه گاهی به پروفایل و نوشته های من سر میزند و پیامها را میبیند و می خواند
نسبت به خیلی ادمها در اطرافم کاملا بی خیال شدم... خیلی حساس م درست اما
تمام آنهایی که در ارتباط با آنها هستم و شاید از آنها انتظار هم دارم همچون سابق با بی اهمیتی می گذرند
مهم نیست
وقتی در اولویتهای زندگی کسی نباشی
اصلا بود و نبودت اثری در چرخه زندگی عادی و عاطفی عزیز های زندگی ت نداشته باشه
بهتره اصراری نکرد و در تنهایی خود ارام زندگی کرد
بابا احمد من...رویای صادق و مهربان من ....سنگ صبور و متحمل بار احساسات من دوستت دارم