گاهی بهشت را با میوه های خوش
گاهی جهنم اندر آتش گناه
این روزگار پر از قحطی و سکوت
این کودکان خیابان نشین، بی پناه
این روزگار گیج ز چرخش زمین
راهی کشیده از نگاه پر از گناه
در انتهای نهان سکوت مرگ
خوابیده کودکان گرسنه،بی پناه
مرگ را خوش است و بِه ز بار ننگ
آسوده خواب اولش اندر پناه