واقعا حس دوس داشتن چه حس عجیبی ست
6 دی ماه 1391 که خبر شهادت پدر دوستم -عزیزه دلم- رو شنیدم
کارم هر روز گریه بود هم به خاطر درگذشت چنین مرد بزرگ و پدر مهربانی و
ناراحت شرایط دوستم بودم
و تنها کاری که تا الان تونستم بکنم فاتحه خوندن برای این پدرِ بزرگ بوده
-هروقت به یادش افتادم-
اما امروز سومین روز درگذشت خاله زهرا-خاله مادر و دختر عموی پدرم- هست
اما دریغ از اشک و غضه و فاتحه برای او...با این که زن بزرگی بوده است
تنها باید بگوبم.....روحشان شاد