پای فرار ندارم ز سوی او
قلبش شکست،شنیدم صدای او
ره سوی عشق ،همان راه جنگلی ست
فریاد زن ،چرا غم چنین ناستودنی ست
تنها وجود عشق شود مرا سکوت سکوت
آخر خدای را شود مایه ی آرامش و سکوت